کد مطلب:152322 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:181

شفای بیماری دختر آقای سردار، بوسیله اشک عزای امام حسین
این قضیه توسط عالم بزرگوار جناب آقای لنگرودی، در كتاب توسلات ذكر شده است:

در حدود ده سال قبل، شخصی ثقه و راستگو كه معروف به سردار بود و حدود صد سال از عمرش می گذشت و فعلا به رحمت ایزدی پیوسته است، این كرامت را برای بنده نقل كرد:

آقای سردار گفت: روزی دخترم به مرض سختی مبتلا شد. به گونه ای كه تمام دكترهای حاذق تهران از معالجه اش مأیوس شدند و از دادن نسخه خودداری كردند. ولی من در اثر شدت علاقه، نتوانستم از او دل برگیرم. از طرفی چون محبت محمد و آل محمد علیهم السلام در نهادم بود، روزی با قلبی شكسته و پریشان، در اطاق خلوتی نشستم و یك استكان به دست گرفتم و یك یك مصائب حضرت سیدالشهداء اباعبدالله الحسین علیه السلام را به یاد می آوردم و متأثر می شدم و در حال تأثر، گاهی به یاد علی اكبر علیه السلام و ناكامی او، گاهی به یاد علی اصغر علیه السلام و تشنه كامی او، گاهی به یاد حضرت زینب علیهاالسلام و پریشانی او، گاهی به یاد ابوالفضل علیه السلام و ناامیدی او اشك می ریختم.

بالاخره اشكم سیل آسا جاری گردید! آنگاه موقع را مغتنم شمردم و استكان را زیر چشمهایم قرار دادم و اشكها را در استكان جمع نمودم!


بعد از این عمل، به بالین دختر مریضم آمدم و از همان اشك چشم كه در راه مصائب حضرت امام حسین علیه السلام ریخته بودم، با قاشق كوچكی، در دهان مریضه ریختم! طولی نكشید كه او چشمش را باز كرد و به من سلام كرد!

پرسیدم حالت چطور است؟ گفت: قلبم روشن شده است. از آن روز به بعد بحمدالله كم كم كسالت او مرتفع گردید و شفای كامل نصیبش شد. من هم شكرانه ی چنین موهبتی را بجای آوردم و از نگرانی و اندوه نجات یافتم. [1] .


[1] كرامات الحسينيه ج 2، ص 66 به نقل از توسلات ص 114.